داری میخندی و میری فکر میکنی بهترینی از همه جلو میزنی دوستات برات سوت میکشن. به نظرت همه راننده های دیگه دست و پا چلفتی ها درد سر سازن . میخوای از دست این احمقها فرار کنی و برسی به جایی که خلوت باشه
گاز میدی و میندازی توی لاین مخالف . از پلیس هم که خبری نیست .
از رو بروت یه ماشین کند که توش یه خانواده دارن برمیگردن میاد .
تو ترمز میکنی … ماشینت میچرخه … میخوای به این فکر کنی که در اینگونه موارد یه راننده حرفه ای چیکار میکنه که یه ضربه شدید بهت وارد میشه .
چشماتو باز میکنی … مردم دور و برت جم شدن … دوستت رو میبنی که دیگه نمیخنده. سرش له شده و چشماش باز مونده .. یکی دیگشون صدای فریادش میاد . از دور تر صدای ناله زن و بچه میاد .
ماشینت ، مایه افتخارت تبدیل شده به یه غول مرگبار متلاشی و از کار افتاده .
پلیس میاد … اینجا ایرانه از آمبولانس خبری نیست . یه پتو میندازن روی دوستت. راننده های دست و پا چلفتی دور و بر دوستت که پولدار هم بود سکه و ۱۰۰ تومنی میریزن.
میخوای یه چیزی بگی … سرت گیج میره … میخوای گریه کنی … بالای سرت مردم رو میبینی که سرشون رو تکون میدن و بعد میخوابی … چشماتو باز میکنی … همه جا سفیده
.. خانوادت با ناراحتی دور و برتن … تازه معنی درد رو تجربه میکنی و ناله میکنی … نمیتونی غذا بخوری … چشمات درست نمیبینن … چند روز درد میکشی … سراغ دوستت رو میگیری
مرده . توی اون تصادف شش نفر مردن …. تو اونا رو کشتی …
از خودت بدت میاد … حالا باید دیه بدی … بیمه ۶۰ میلیون ماباالتفاوت میخواد … ماشینتو ۳ میلیون میخرن … میمونه ۵۷ میلیون … به زندان فکر میکنی و خودت رو توی لباس زندان میبینی … بابات قرض میکنه … مامانت طلاهاش رو میفروشه … خواهرت … برادرت.. هنوز ۴۰ میلیون دیگه مونده … تو خونه همه یه جوری نگات میکنن … بابات خونه رو میفروشه .. و پول رو میده …
وقتی میرین دادگاه و حکم میدن که برین سندتون رو آزاد کنید به موهای پدرت که اطراف شقیقه سفید شدن فکر میکنی … به مادر دوستت که زجه میزد و بچه اش رو از تو میخواست … به تنها دختر بازمانده از خانواده ماشین مقابل که به چشماش نگاه میکردی … به ۱ دقیقه قبل از تصادف که تصمیم گرفتی از خط ممتد سبقت بگیری و این که اگه اون فرمون رو نمیپیچوندی و اگه چند ثانیه صبر میکردی …
حالا ۱۰ سال گذشته با همسرت و دختر کوچولوت دارین میرین شمال … وقتی به نقطه تصادف ده سال پیشت میرسی برای هزارمین بار به اون سال و فشارهایی که متحمل شدی فکر میکنی …
تو فکری که ماشینی رو میبینی که با عصبانیت پشتت چند تا چراغ و بوق میزنه و بعد از کنارت از رو خط ممتد سبقت میگیره … وقتی از کنارت رد میشن چهار تا جوون رو میبینی که مثل یه راننده دست و پا چلفتی بهت نگاه میکنن و میرن .
بدترین راننده قانونمند در شهر بسیار بهتر از بهترین راننده قانون شکن رانندگی میکند